loading...

BTS fanfiction

💜👽📚 محفل دریده شدگان در راه بنگتن و فضایی های فن فیکشن خوان برتر 📚👽💜

بازدید : 6066
دوشنبه 13 بهمن 1398 زمان : 18:58
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

BTS fanfiction

ep2e_untitled.png

-ویمین(جیمین تاپ)

-رمنس/انگست

-+14

معرفی شده توسط: Nika T.a

خلاصه:

دنیای شماها چه رنگیه؟
رنگارنگه؟ پر از رنگای شاد و روشنه؟
یا شاید مثل دنیای منه؟
دنیای من سیاه و سفیده. یه دنیای بی رنگ و روح.
سرد...
غمگین...
من، کیم تهیونگ، از ده سالگی تا حاال... رنگ‌ها رو ندیدم...
رنگ‌ها رو حس نکردم...
بارها و بارها مرگ رو در زندگیم حس کردم ولی لمسش نکردم.
نتونستم در آغوش بکشمش...
و من از زندگی بیش از حد سیر شده بودم..

دانلود فایل با لینک مستقیم

بازدید : 6066
شنبه 25 بهمن 1398 زمان : 20:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

BTS fanfiction

ep2e_untitled.png

-ویمین(جیمین تاپ)

-رمنس/انگست

-+14

معرفی شده توسط: Nika T.a

خلاصه:

دنیای شماها چه رنگیه؟
رنگارنگه؟ پر از رنگای شاد و روشنه؟
یا شاید مثل دنیای منه؟
دنیای من سیاه و سفیده. یه دنیای بی رنگ و روح.
سرد...
غمگین...
من، کیم تهیونگ، از ده سالگی تا حاال... رنگ‌ها رو ندیدم...
رنگ‌ها رو حس نکردم...
بارها و بارها مرگ رو در زندگیم حس کردم ولی لمسش نکردم.
نتونستم در آغوش بکشمش...
و من از زندگی بیش از حد سیر شده بودم..

دانلود فایل با لینک مستقیم

بازدید : 6066
شنبه 25 بهمن 1398 زمان : 20:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

BTS fanfiction

ep2e_untitled.png

-ویمین(جیمین تاپ)

-رمنس/انگست

-+14

معرفی شده توسط: Nika T.a

خلاصه:

دنیای شماها چه رنگیه؟
رنگارنگه؟ پر از رنگای شاد و روشنه؟
یا شاید مثل دنیای منه؟
دنیای من سیاه و سفیده. یه دنیای بی رنگ و روح.
سرد...
غمگین...
من، کیم تهیونگ، از ده سالگی تا حاال... رنگ‌ها رو ندیدم...
رنگ‌ها رو حس نکردم...
بارها و بارها مرگ رو در زندگیم حس کردم ولی لمسش نکردم.
نتونستم در آغوش بکشمش...
و من از زندگی بیش از حد سیر شده بودم..

دانلود فایل با لینک مستقیم

بازدید : 6066
شنبه 25 بهمن 1398 زمان : 20:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

BTS fanfiction

ep2e_untitled.png

-ویمین(جیمین تاپ)

-رمنس/انگست

-+14

معرفی شده توسط: Nika T.a

خلاصه:

دنیای شماها چه رنگیه؟
رنگارنگه؟ پر از رنگای شاد و روشنه؟
یا شاید مثل دنیای منه؟
دنیای من سیاه و سفیده. یه دنیای بی رنگ و روح.
سرد...
غمگین...
من، کیم تهیونگ، از ده سالگی تا حاال... رنگ‌ها رو ندیدم...
رنگ‌ها رو حس نکردم...
بارها و بارها مرگ رو در زندگیم حس کردم ولی لمسش نکردم.
نتونستم در آغوش بکشمش...
و من از زندگی بیش از حد سیر شده بودم..

دانلود فایل با لینک مستقیم

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 32
  • بازدید کننده امروز : 27
  • باردید دیروز : 4
  • بازدید کننده دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 80
  • بازدید ماه : 796
  • بازدید سال : 1592
  • بازدید کلی : 225685
  • کدهای اختصاصی